وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان

پیشگفتار: این نوشتار به هیچ عنوان قصد ندارد اعمالی که در بازی روز چهارشنبه داماش با ملوان روی داد را توجیه کند و بر روی آن سر پوش بگذارد، که در جای خود باید جلوی این ناهنجاری ها گرفته شود و جامعه فوتبال محیطی جز پاکی و دوستی را تجربه نکنند، هر چند که معتقدیم با بزرگ نمایی بیش از حد این اتفاق نه تنها تابوی این ناهنجاری خواهد شکست که خستگی در تن کسانی که صادقانه کوشیدند تا قلبها به هم نزدیک شوند خواهد نشست. اگر در تاریخ سرک بکشیم اتفاقاتی بزرگتر و زشت تر از این رویداد در گذشته ی این دو شهر روی داده که با ریش سپیدی و درایت پیشکسوتان بدون سر و صداهای سود جویانه ختم به خیر شد و پرچم سپید دوستی بر افراشته گشت. اما متاسفانه این روزها شاهد آن هستیم غریبه هایی دوست نما قصد ماهی گیری از این آب گل آلود شده را دارند که سعی شده به آنها بپردازیم.

 

متن کامل در ادامه مطلب

در حالی که یک هفته از مسابقه داماش با ملوان گذشته، همچنان اخبار مربوط به آن در خبرگزاری های مخابره می شود. اما آنچه که جای تعجب دارد آنست که، دوستانی که بیش از همه جوش آرامش را می زدند الان آتش بیاره معرکه شده اند و هر روز با ریختن مقداری نفت و آوردن هیزم سعی می کنند که شعله ی این رویداد را شعله ور تر سازند و آتش کینه را داغ نگه دارند! آنانی که هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده بود خبر از وقوع یک سونامی می دادند امروز هم پیراهن های عثمان را بالا برده اند و فریاد وا مصیبتا سر می دهند. آنکه دست به سیلی اش خوب است در مصاحبه ای می گوید که: باید فرهنگ مردم گیلان را بالا ببریم! و چنان است و چنین! این دوست نا دیده که این روزها هم در مقام دادستان دادخواست می دهد و هم در مقان مدعی العموم شهادت می دهد و صد البته در جایگاه قاضی حکم ارتداد داماش را صادر می کند، همواره از این نوع بلواها در فوتبال ایران استقبال کرده و آن را سکویی برای حضور خود در رسانه ها می داند! او قبل از برگزاری مسابقه در مصاحبه با خبرگزاری ها خواهان انجام این مسابقه بدون تماشاگر شده بود، امری که از نا آگاهی ایشان نسبت به جو فوتبالی استان گیلان نشات دارد، چرا که هیچگاه هواداران دو تیم حاضر نیستند لذت تماشای این مسابقه را از دست بدهند، هر چند که هواداران رقیب چند برابر آنها در ورزشگاه باشند.

 

یکی نیست که به ایشان بگوید: اخوی اگر امثال شما شلوغ نمی کردید که آش اینقدر شور نمی شد. اینجا مردم سالهاست که در کنار هم زندگی می کنند و یک روزشان اگر ابری باشد صد روزشان هم آفتابی است. شما به جای اینکه آب باشید بر آتش دارید باد می شوید بر آتش خشم نوجوانانی که در بندر از حالا به فکر بازی برگشت در شهرشان هستند! شما که پیش از رفتن به ملوان بازار گرمی می کردید و یک روز با اعلام نهایی شدن خرید داماش کار را تمام می کردید و روز دیگر سفارش راه انداختن کارناوال در شهری دیگر را می دادید تا شاید کمی شیرینکاری کرده باشید! شما که غم جیب دارید و نه غم فرهنگ اگر کمی اعتدال را از آب و هوای دیار باران فرا گیرید خیلی مشکلات حل می شود! وقتی به آن جو سازی های پیش از بازی در برنامه نود و عدم تمکین به پیشنهاد مسئولان مسابقه برای انجام بعضی از کارهای فرهنکی می اندیشیم، پیش خود گمان می بریم که شاید بعضی ها منتظر این اشتباهات هواداران بودند تا برای مدتها سوژه داشته باشند. سوژه هایی که مدتی چند آنها را بر مسند شان بنشیناند و بزکی باشد بر ناتوانایی هایشان.

 

می گویند: مادری زشت رو در خیابان نوزادش را که در حال گریه بود، دعوت به آرامش می کرد که زود به خانه می رسیم و گریه نکن. مردی رهگذار که شاهد ماجرا بود گفت: همشیره مشکل بچه زودتر به خانه رسیدن نیست، مشکل آن روی زشتت است که او را ترسانده!!!

 

 

نگارنده : رادنی دیدار

 

 

نظرات خود را فقط از کادر نظرات پایین همین صفحه وارد کنید و پس از تائید مدیریت برای مشاهده آن اینجا کلیک کنید