دیار وارش: قرار گرفتن پرچمدار سه دهه اخیر فوتبال رشت در آستانه ی سقوط به لیگ دو، باعث شده است تا برای رشتی ها بهار امسال بیشتر رنگ و بوی بهار 93 را به خود بگیرد و بیش از پیش نگران وضعیت تیم محبوب شان در لیگ دسته اول باشند.
 
به گزارش وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان، چهار هفته ی فوق العاده حساس در پیش رو است که اگر بگوییم تاثیر مستقیم در سرنوشت این میراث گرانبهای فوتبالی های رشت برای نسل های بعدی دارد بیراهه نگفته ایم؛ دیگر وقت بازگو کردن خیانت ها و سناریوچینی ها نیست، زیرا آنچه را که باید می گفتیم بازگو کردیم و برچسب سکوت در مقابل خیانت روا شده دیگر به ما نمی چسبد. فارغ از تمامی نام ها و انتقادات، تمام تمرکز جامعه ی فوتبالی دیار باران اعم از مدیران، کادرفنی، بازیکنان و ستون اصلی داماش یعنی ”هواداران” باید یکدلی و اتحاد بر حول نام ”داماش گیلان” و بقا این تیم در لیگ یک باشد تا پس از پایان فصل تصمیمی درست اتخاذ شود.
 

اما چند سطری را خطاب به بازیکنان اغلبا جوان داماش گیلان به رشته تحریر در آوریم تا این بازیکنان را از اهمیت پیراهن تیمی که بر تن دارند بیشتر آگاه کنیم…
از سنگر تیم یعنی دروازه بان آغاز می کنیم؛ سنگری که چند سالی است دیگر به خود دروازه بان مطمئن ندیده است و درخشش مقطعی پورقلی در فصل گذشته، نوید ظهور چهره ای دیگر از دیار دروازه بان پرور رشت می داد، اما در این فصل به جز درخششِ آن هم نسبی رضا محمدی، نظیر پست های دیگر انتظارات بر آورده نشد و دروازه بانان داماش باید این را در نظر بگیرند که درون دروازه ای ایستاده اند که روزگاری فریادها و ابهت امید هرندی لرزه به تن مهاجمان حریف می انداخت…هادی طباطبایی در همین تیم و در سن 18 سالگی یک تنه در مقابل منتخب شوروی ایستادگی کرد، بعد از آنها مجید فردی با آن سبک خاص دروازه بانی اش در تاریخ فوتبال گیلان می درخشند و سپس صعود پگاه گیلان با دروازه بانی و کری خوانی های معروف علی نظرمحمدی به فینال جام حذفی را از یاد نبرده ایم و در پایان محسن فروزان که از همین تیم به فوتبال ایران و تیم ملی معرفی شد..

 
مدافعین جوان داماش، نگاهی به گذشته این تیم داشته باشندا و از مو سپیدان فوتبال رشت بخواهند از پیشکسوتانی که در پست کنونی آنها بازی می کردند برای آنها بگویند، تا برایشان از برادران قوی پنجه که معروف به تیر آهن بودند یا اسماعیل زاهد ویشگاهی که رکن اساسی خط دفاعی نسل طلایی فوتبال رشت بود و بعد از آنها افشین ناظمی کاپیتان محجوب استقلال شهرداری ، مازیار ربیعی فر لژیونر فوتبال رشت در اروپا و مرتضی ابراهیمی سفیر صاحب نام رشتی ها در فوتبال کشور و … بگویند.
 
در هافبک هم که در رشت فوران نعمت بود! به گل سرسبد هافبک ها، به امیر پرافتخار فوتبال رشت می توان اشاره کرد که از بهترین های تاریخ فوتبال کشور محسوب می شود؛ از مهدی تنهایی، بهزاد داداش زاده ، احمد پاک نژاد، حمید رستمی، و در یک دهه اخیر کاپیتان مهدوی و … هرچه بگوییم کم گفته ایم. و البته همه در یاد داریم که روزگاری مهدی مهدوی کیا پیراهن همین تیم را بر تن می کرد و آسمان فوتبال رشت شاهد سانترهای مواجش بود.
در خط آتش هم زوج بهشتی و پاکدل، سرزنی های بهارمست، مکمل سلامی بخش و بنی احمد، گلزن اسطوره ای رشتی ها افشین چاوشی و سپس جوان رعنای گیلان زمین علیرضا جهانبخش خط آتش فوتبال رشت را بی نظیر کرده بود.
 
پس فارغ از تمامی مشکلات و کمبودهای موجود که به خوبی همه از آن مطلع هستیم، برای اعتبار خود و حفظ این میراث گرانبها به سان گلادیاتورها و رنگ وبو گرفته از سربازان میرزا بجنگید و زمین مسابقه را میدان جنگ تصور کنید، زیرا با سقوط این تیم امکان دارد دستاوردهای چهل ساله ریشه این تیم در زمان ”عضویت نسل کنونی فوتبال رشت” نابود شود، پس به پا خیزید و به مانند ابرهای طوفانی بر پیکر نیمه جان داماش ببارید…
به حنجره ی گرفته آن جوان روی سکو، کمک مالی آن نوجوانی که پول توی جیبی اش را خرج چاپ بنر اطلاع رسانی می کند، به خون دل خوردن های خوشکلام ها و زهرابی ها و  به آینده خودتان در فوتبال بیاندیشید…