روز شناختن نارفیقان،روزی که همه معنای نارفیق و خائن را فهمیدند.روزی که مردی تنها ماند و تمام اطرافیانش او را تنها گذاشتند.مردی که حتی در آن سرمای مرگ بار،مرام و معرفت از یادش نرفت،و تنها رفیق و یار واقعیش(گئورک)را روی دوشش گذاشته بود،در حالی که خودش هم حال چندان خوبی نداشت،مردی که واقعا مرد بود.

 

مردی که به خاطر مرد بودنش نامردی ها دید.مردی که یک خطه او را الگوی خود می دانند،مردی که یک خطه را با نام و آوازه و مردانگی او میشناسند.

مردی که هرگز پیشنهاد کشورهای اجنبی را برای پادشاهی نپذیرفت،مردی که یک گیلانی به تمام معنا بود،مردی که دریای کاسپین،با آن همه عظمتش به عظمت او کسی را ندیده است.

به ادامه مطلب مراجعه کنید»

بله،امروز روز شهادت جانسوز بنیانگذار اولین جمهوری در آسیا است.جمهوری ای که باوجود اینکه قوانینش 100سال پیش وضع شده بود قوانینی را در خود داشت که مطابق با حقوق بشر الان است.

 

آری،او کسی نیست جز میرزا کوچک خان جنگلی، که در همه جا با لقب سردار جنگل از وی یاد میشود.
یونس ملقب به میرزا کوچک حدود 132 سال پیش در شهرباران های نقره ای دیده به جهان گشود و در 43 سال زندگیش،چنان زندگی کرد که اکنون افتخار تمام گیلک زبان هاست.
تا بدانجا که من گیلک می توانم با تمام افتخار و غرور در هر جای ایران و گیتی بگویم که از دیار میرزا هستم از دیار بزرگ مرد تاریخ گیل و دیلم!

میرزاکوچک می توانست وقتی که یارانش وی را تنها گذاشتند خود را تسلیم حکومت ایران کند و یا به شوروی برود و به پناهندگی روس ها تن دهد،کاری که اکثر یاران،نارفیق او کردند.
ولی هیچ وقت زیر بار چنین خفتی نرفت و مقام و پست حکومتی را به انسانیت ترجیح نداد.
مطمئنا اگر آن روز میرزا هم مثل یاران بی وفایش تسلیم مقام و پول میشد الان دیگر کسی میرزا را با عشقی که امروز وجود دارد با نیکی یاد نمیکرد.
و بدین ترتیب شد که میرزا ماند و با مردانگی به شهادت رسید و تاکنون تکرار نشد…

 

در پایان وارش اسپرت-تارنمای هواداران داماش گیلان با دلی پر از اندوه و غم سالگرد شهادت بزرگ مرد و اسطوره تاریخ گیلان، میرزاکوچک خان جنگلی را به شما و تمام آزادی خواهان دنیا بلاخص هم شهریان این مرد بزرگوار تسلیت عرض میکند.

 

روحش شاد و یادش همیشه گرامی