وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان : در آستانه سالروز در گذشت ایرج زهرابی ، پیشکسوت و بزرگ مرد عرصه مدیریت فوتبال گیلان و استقلال رشت ، وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان به سراغ آرتین زهرابی فرزند ایشان رفت و در گفتگویی اختصاصی از سوابق و خاطرات مرحوم زهرابی پرسید . آرتین زهرابی هم اکنون به عنوان روزنامه نگار و تحلیل نویس در روزنامه خبرورزشی فعالیت دارد .   

 

varesh-sport.com : در آستانه سالگرد درگذشت مرحوم زهرابی تصمیم گرفتیم به سراغ شما که فرزند و پاره تن ایشان هستید بیاییم و یادی از گذشته و ایشان داشته باشیم . از مرحوم زهرابی برای ما بگوئید و اینکه حضور ایشان در عرصه فوتبال چطور بود و چطور وارد این مقوله شدند. در کل یک بیوگرافی از ایشان برای ما بفرمائید.

مثل همه پیشکسوتان فوتبال ایران،پدرم فوتبال را از زمین های خاکی شروع کرد. مقر فوتبالی های شهر رشت در دهه 40 و حتی 50 پارک شهر بود. ایرج زهرابی هم در آنجا برای نخستین بار پا به توپ شد و سپس به تاج رشت-استقلال رشت- پیوست. حدود یک سال هم پدرم به عنوان مربی و بازیکن در تیم پپسی رشت حضور داشت و سپس در سال1356 به سپیدرود رشت پیوست. قهرمانی در چند دوره از رقابت های لیگ دسته اول گیلان حاصل فعالیت های روزهایی بود که او فوتبال بازی می کرد و سپس به دلیل ادامه تحصیل، فوتبال را کنار گذاشت.در دهه 60 ایرج زهرابی را در فعالیت های اجرایی فوتبال دیدیم. او ابتدا به عنوان مشاور داوود رسایی- رئیس وقت هیات فوتبال استان گیلان- مشغول به کار شد و خیلی زود در جایگاه ریاست فوتبال گیلان تکیه زد که فوتبال ما در این دهه به اوج افتخارات خود رسید. تصور می کنم این افتخارات که مقارن با تشکیل تیم منتخب گیلان بود در تاریخ فوتبال این استان، بی تکرار و دست نیافتنی باشد.ایرج زهرابی در دهه 70 مدیر تیم ملی فوتسال شد.

 

متن کامل گفت و گو در ادامه مطلب

 

varesh-sport.com : هزینه های تیم استقلال رشت به چه شکل توسط ایشان تامین میشد؟ استقبال مردم در آن زمان به چه شکلی بوده است؟

استقلال رشت تیمی بود متصل به شهرداری رشت و طبعا با حمایت های شهرداری و شورای شهر رشت اداره می شد.تیمی که چند بار برای صعود به رقابت های لیگ برتر ناکام ماند و سرانجام با حضور پدرم،شهر رشت برای نخستین بار صاحب یک تیم در رقابت های لیگ برتر شد.در روزهایی که ایرج زهرابی به عنوان رئیس هیات فوتبال گیلان، تیم منتخب گیلان را در لیگ سراسری قدس اداره می کرد،به یاد می آورم هزینه هایی این تیم را از جیب خود و البته کمک های کارخانه هایی که عضو هیات مدیره و مدیرعاملش بود می پرداخت. به یاد ندارم در آن روزها فوتبال گیلان درد بی پولی را با آن حمایت ها و دلسوزی ها حس کرده باشد.
استقبال مردم از استقلال رشت بی اندازه بود. ما در هر بازی کمتر از 15 هزار تماشاگر نداشتیم و به خاطر می آورم که در دوره ای،استقلال رشت پرطرفدارترین تیم شهرستانی بود. این حمایت ها زمانی که پدرم استقلال رشت را به لیگ برتر آورد اوج بیشتری گرفت.

 

 

varesh-sport.com : آیا هرگز آن تیمی را که مرحوم ذهرابی آرزویش را داشت محقق شد و به خواسته هایشان رسیدند؟

باید اعتراف کنم پدرم برای استقلال رشت برنامه درازمدت داشت. او انسانی بلندپرواز بود و روابطی عمیق با بزرگان فوتبال ایران داشت. شاید شما به یاد نیاورید اما علی پروین برای اولین بار در اوج محبوبیت و در دهه 60 با پرسپولیس به رشت آمد و حاضر شد با تیم منتخب گیلان دیداری دوستانه برگزار کند.ناصرحجازی برای نخستین بار بابت مربیگری در یک تیم رشتی و به دلیل دوستی با ایرج زهرابی وارد گیلان شد. در هرحال مشکلات مالی و برخی اشتباهات باعث شد تا استقلال رشت به تیم رویایی پدرم تبدیل نشود.

 

varesh-sport.com : شادترین لحظه ورزشی و همینطور غیر ورزشی مرحوم ذهرابی چه بود و چه چیزی ایشان را بیشتر خوشحال کرد؟

پدرم را در دو مقطع زمانی بیش از هر زمان دیگری شاد دیدم. بار اول در لیگ قدس بود که منتخب گیلان نایب قهرمان ایران شد. دلیل نایب قهرمانی هم شکست گیلان مقابل تیم منتخب تهران الف بود.البته آن تیم،تیم ملی ایران بود که گیلان با اختلاف یک گل شکست خورد.
دفعه دوم هم روزی بود که استقلال رشت به لیگ برتر صعود کرد. ماجرای آن صعود، آن قدر مفصل است که ذکر آن در اینجا نمی گنجد و شاید روزی بخواهم آن را به صورت یک کتاب چاپ کنم. فقط می توانم بگویم اگر ایرج زهرابی نبود استقلال رشت در سال 1378 هرگز به لیگ برتر صعود نمی کرد و گیلان شاید طعم داشتن یک تیم لیگ برتری را در نخستین دوره برگزاری آن نمی چشید.

 

varesh-sport.com : نظر ایشان در مورد تیم های رقیب استقلال رشت، مثل سپیدرود و ملوان چه بود؟آیا درست است که ایشان به ملوان کمک می کرد؟

نگاه پدرم به دلیل 13 سال ریاست در هیات فوتبال گیلان به تیم های استان،فراگیر بود.یعنی به یاد ندارم او یکی از این تیم ها را به دیگری ترجیح داده باشد. حسرت بزرگش، تنهایی و بی کسی سپیدرود در تمام این سالها بود. او اعتفاد داشت سپیدرود می تواند با مدیریت صحیح و سرمایه گذاری مناسب یکی از تیم های همیشه حاضر در لیگ برتر باشد. در مورد ملوان هم همواره اعتقاد داشت این تیم شاگرد اول فوتبال گیلان است. پدرم با ملوان زندگی می کرد و کمک های او به ملوان در دوران ریاست داریوش مصطفوی در فدراسیون فوتبال کتمان نشدنی است. حتی 4 سال قبل قرار بود با تلاش های محمد احمدزاده،ایرج زهرابی مدیرعامل باشگاه ملوان شود. هرچند این هم از همان حکایت هایی است که در کتابی که وعده اش را دادم باید بنویسم.

 

varesh-sport.com : چطور شد که استقلال رشت به پگاه گیلان واگذار شد؟

دلیل واگذاری استقلال رشت به سازمان صنایع شیر ایران در یک کلام بی پولی بود. به خاطر هزینه بالای تیمداری در لیگ برتر،شهرداری دیگر قادر به تامین هزینه های استقلال رشت نبود و در این میان فقط یک راه وجود داشت؛ پیدا کردن یک اسپانسر قوی که درآن زمان، پگاه با پدرم و مسولان شورای شهر رشت وارد مذاکره شد.

 

 

varesh-sport.com : تلخترین لحظه ورزشی مرحوم زهرابی چه بود؟

سقوط استقلال رشت با زنده یاد ناصر حجازی به دسته اول لیگ آزادگان از جمله خاطرات تلخ ورزشی ایرج زهرابی است. آن غروب غمگین را خوب به یاد می آورم و اشک های پدرم را در دهکده ساحلی هیچ وقت فراموش نمی کنم.

 

varesh-sport.com : در چه سال و چگونه ایشان فوت کردند؟

زیاد دوست ندارم درباره مرگ صحبت کنم. پدرم در سال 86 به بیماری سختی مبتلا شد و  در18 آبان 1387 بعد از یکسال مقاومت درگذشت و برای همیشه،من و خانواده ام را تنها گذاشت.

 

varesh-sport.com : خودتان در حال حاضر چه فعالیتی دارید؟

سالهاست در روزنامه های ورزشی مشغول فعالیت هستم و مثل 14 سال گذشته برای خبرورزشی مطلب می نویسم.

 

varesh-sport.com : داماش را چطور می بینید و آیا به این تیم که میراث دار استقلال رشت هست علاقه مند هستید؟

بدون شک به عنوان یک گیلانی نمی توانم به تیم هایی مثل داماش بی علاقه باشم اما مشکل فوتبال رشت تغییرات پیاپی و تعویض نام هاست. مشکل فوتبال رشت کاملا در ریشه هاست،نکته ای که باعث شده شهر رشت فاقد تیمی اصیل باشد. داماش هم متاسفانه در فوتبال رشت ماندنی نیست و چنان که می دانید به زودی این تیم را با یک نام دیگر خواهیم دید. در نتیجه، کشش و تمایل من و بسیاری از اهالی رسانه های ورزشی به تیم هایی با قدمت و اصالت است.

 

varesh-sport.com : متاسفانه مشاهده می شود که اکثر خبرنگاران گیلانی تحلیلی منصفانه در حمایت از تیم محبوب گیلان انجام می دهند و این تصور در حال حاضر بیش از پیش وجود دارد و حتی بسیاری قصد دارند تیشه به ریشه این تیم بزنند و آن را نابود کنند. دلیل این کار از نظر شما که خودتان یک خبرنگار هستید چیست؟

متاسفانه من از فضای رسانه ای فوتبال رشت دور هستم و این مساله قضاوت را دشوار می کند. فضای کنونی فوتبال رشت به شدن نیازمند نقد است اما من به دلیل دوری از رشت نمی توانم قضاوت کنم که نقدهای ارائه شده چقدر بر پایه اصول و منطق بوده اند.الگوی رشت در تیمداری می تواند مدل ارائه شده از سوی باشگاه ملوان باشد. مدلی که می دانیم در رشت به دلیل مشکلاتی،ضمانت اجرایی ندارد. در انزلی فوتبال را به فوتبالی ها می سپارند اما در رشت حتی فوتبال در اختیار رشتی ها نیست.

 

varesh-sport.com : مطلبی را که شما در خبرورزشی قرار دادید باعث دلگرمی هواداران داماش شد چطور شد که دست به قلم شدید و درد دل هواداران رو بازگو کردید؟

کوشش من این است که از راه دور برای فوتبال گیلان نسخه نپیچم. در آن مورد چون مساله مربوط به تیم پرسپولیس بود و احساس کردم حقی از استان ما ضایع شده ورود کردم. خبرورزشی پرتیراژترین رسانه نوشتاری ورزشی کشور است و من در این روزنامه حق اعمال نظرات شخصی ام را ندارم. تصور من این است که همه ما برای پیشرفت فوتبال استان باید بحث فوتبال رشت و انزلی را کنار بگذاریم و به آنهایی که می کوشند میانه فوتبال این دو شهر را به هم بریزند گوشزد کنیم که دست از این کارها بردارند.شادروان قایقران اگر اسطوره شد به این دلیل بود که محبوب همه مردم گیلان بود. او در تمام مدت عمر کوتاهش، رشت و انزلی را سوا نکرد و متعلق به همه گیلان بود. من در آن مطلب فقط خواستم به شخصی که خطا کرده بگویم مراقب آنچه بر زبان می آورد باشد. ما رشتی و انزلی چی نداریم و همه متعلق به استان گیلان هستیم.

 

varesh-sport.com : حرف پایانی شما با مردم شهر رشت و استان گیلان،به وی‍ژه با هواداران قدیمی استقلال رشت که هنوز هم عاشق همان تیم هستند؟

نخست از شما سپاسگزارم که در روزهایی بی وفایی فوتبال ایران یادی از پدرم کردید. من در زندگی، مرگ هیچ عزیزی را باور نکرده ام و کوچ عزیزترین فرد زندگی ام را هم هنوز باور ندارم. با خاطراتش زندگی می کنم و احساس می کنم دست مهربانش بالای سرم است.

دوست ندارم به ورطه شعار زدگی بلغزم اما امیدوارم روزی فوتبال گیلان جایگاه واقعی اش را در فوتبال ایران پیدا کند. استقلال رشت برای من و بسیاری از هم استانی ها یک نوستالژی است. زنده کردن این تیم یکی از آرزوهای همیشگی پدرم بود و امیدوارم روزی فرا برسد که یکی از همین تیم های رشتی با پسوند یا پیشوند استقلال رشت در رقابت های لیگ برتر یا لیگ آزادگان شرکت کند. شک نداشته باشید در این صورت حمایت از فوتبال رشت توسط مردم چند هزار برابر خواهد شد.

 

 

 

با تشکر از آرتین زهرابی و همسر مرحوم ایرج زهرابی

و سپاس از دوستانی که ما را در امر هماهنگی ها و تنظیم مصاحبه همراهی کردند ، دکتر علوی و رضا دستمزد

 

تهیه و تنظیم : مازیار – مهرداد