تجدید خاطرات گذشته یکی از سیاست های وارش اسپرت بود که از بدو تاسیس سایت مورد توجه قرار داشت و هر از گاهی نیز به گفت وگو با پیشکسوتان فوتبال رشت می پرداختیم؛ این بار به سراغ حامد طباطبائی دروازه بان اسبق استقلال شهرداری رشت و پگاه گیلان رفتیم که چند سالی است وارد جرگه ی مربیگری شده است و به گواه کارشناسان از مربی گلرهای بادانش فوتبال گیلان است.

حامد طباطبایی در این مصاحبه از دلیل خداحافظی زودهنگامش از فوتبال، جریان بالا رفتنش از فنس در آخرین بازی دوسال قبل سپیدرود، تاثیر هادی طباطبایی بر فوتبالش، پیشرفت قابل توجه سپیدرود و داماش با حضور نظرمحمدی و طباطبایی، دلایل قطع روند معرفی دروازه بان رشتی به رده های ملی  و … گفت که در ادامه می توانید مصاحبه اختصاصی و تفصیلی وارش اسپرت-تارنمای هواداران داماش گیلان با پیشکسوت و مربی گلرهای داماش را بخوانید:

 

Varesh-Sport.com: در ابتدا یک بیوگرافی از خودتان بفرمائید…
متولد سال 9/12/1364 در رشت هستم. فوتبال را از نوجوانان کشاورز تهران شروع کردم. اولین مربی من نایب روئین دل بود. یک سال در نوجونان کشاورز بودم و بعد به رشت آمدم. در آن موقع مربی استقلال شهرداری رشت آقای فرهاد کاظمی بود که من با جوانان تمرین و با بزرگسالان بازی می کردم. جزو سه دروازه بان بزرگسال استقلال شهرداری هم بودم. من که آن سال عضو تیم جوانان استقلال رشت بودم، همان موقع به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم و سرمربی آن تیم آقای درخشان بود که در مسابقات ویتنام نائب قهرمان آسیا شد. در آن تیم بنده به همراه چاوشی، میر طرقی، عشوری زاد، حسینی، همرنگ از گیلان بودیم.

بعد از قهرمانی سهمیه گرفتیم و برای جام جهانی رفتیم که من همان دوره با تیم ملی به جام جهانی رفتم. از همان کسانی بودیم که ازطرف بیت رهبری دستور دادند و سرباز قهرمان شدیم. بعد از برگشت از جام جهانی، دوباره من در آن سال برای بزرگسالان استقلال رشت که تبدیل به پگاه شده بود، در نیم فصل دوم بازی کردم. سرمربی وقت آقای جهانپور بود که البته نیم فصل اول آن سال را آقای شرفی بودند. در همان سال تیم به لیگ برتر آمد که من دروازه بان اول شدم. همان سال به تیم ملی امید با سرمربی گری آقای مایلی کهن دعوت شدم. وقتی به تیم ملی رفتم، دروازه بان های آن موقع تیم ملی آقای رحمتی و قاسمی بود. 

 

Varesh-Sport.com: از بازی شاهین بوشهر و پگاه گیلان بگویید که باید در شهر خودت مقابل تیم شهرت بازی می کردی؟
جالب اینجاست که من تمام بازی ها را برای شاهین بوشهر بازی کردم؛ آن بازی که شروع شد سرمربی آقای گلعلی فر بود و گفت به دلیل حساسیت بازی و اینکه داخل شهر خودت بازی برگزار می شود من را نذاشت؛ هنوز دو دقیقه نگذشته بود که دروازه بان تیم مصدوم شد و من وارد بازی شدم. آن بازی عالی کار کردم و انگیزه داشتم، چون شهر خودم بود و خاطرات گذشته داشتم. سرمربی پگاه آقای جهانپور بود و روبروی من ساشا ایلیچ بود. قبل آمدن من تیم یک گل خورده بود و با همان نتیجه بازی تمام شد. بعد از بازی آقای گلعلی فر آمد و گفت شیر مادر حلالت و من اشتباه کردم.

 

Varesh-Sport.com: زود از فوتبال خداحافظی کردید، همه رده های ملی را پشت سر گذاشتید که به یک باره آن مصدومیت پیش آمد. قبول دارید همان قدر که حضور برادر بزرگتر به نام هادی طباطبایی در دروازه بانی تاثیر گذار بود، در زیر سایه قرار گرفتن اسم هادی هم تاثیر گذار بود ؟
خوب این یک امر طبیعی است. برادر بزرگتر من دروازه بان استقلال تهران بود و آوازه و یک اسم بزرگ داشت. من همیشه در این فاصله سعی می کردم یک طوری کار بکنم که بتوانم این را پوشش بدهم؛ نمی شود گفت تاثیر نداشت، ولی شما به همان گذشته برگردید که من نوجوانان، جوانان و تیم ملی امید را گذراندم و بعد در لیگ یک بازی کردم. من فکر می کنم بیشتر از این موضوع، آن اتفاق بود که من را دور کرد.

 

Varesh-Sport.com: شما در یک برهه دیگر قصد بازگشت به فوتبال را داشتید، در فصل 92-91 و در زمان سرمربی گری آقای هرندی بود که سر تمرینات آمدید ولی به یکباره نشد. با شما صحبتی شد که مورد قبول قرار نگرفت یا اصلا قرار نبود باشید؟
من به این نیت سر تمرین آمدم  که احیا بشوم. آن موقع دروازه بان های تیم فراهانی و حسن رودباریان بودند که ده روز آخر به تیم اضافه شد. تا آن موقع به من می گفتند ک ما تو را می خواهیم. من آمدم و کار کردم و تا روز آخر من را می خواستند که به یکباره گفتند یک دروازه بان دیگر می خواهیم بیاوریم و از روی من گذشتند.واقعا آن سال می توانستم دوباره برگردم. خوب بعد از مصدومیت نیاز داشتم کسی دست من را بگیرد ولی متاسفانه در شهر من این اتفاق نیفتاد و در شهرم غریبه شده بودم.

 

Varesh-Sport.com: چرا رشت دیگر به سطح ملی دروازه بان معرفی نمی کند؟
این بحث مربوط به الان نیست. تیم داماش در گذشته و برهه ای، بازیکن امید از تهران می آورد و این خودش به فوتبال ما صدمه زد. شما وقتی بازیکن امید را از تهران می آورید، یک پروسه زمانی می گذرد و چندین سال زمان می برد. مهم ترین اصل در فوتبال، تیم پایه است تا بتوانید بچه ها را جذب کنید. الان نه داماش و نه سپیدرود تیم امید ندارند در حالی که شما باید در تیم امید کار و استعداد یابی کنید.

 

Varesh-Sport.com: در میزان علاقه شما به دروازه بانی، چقدر هادی تاثیر گذار بود؟
صد درصد. اختلاف سنی من و هادی ده سال است. یادم هست تهران که بودیم و در بهمن بازی می کرد، به من گفت بیا جلو و بازی کن. من هم دوست داشتم شیرجه بزنم و کم کم به این موضوع عادت کردم و به سمت دروازه بانی رفتم.

 

Varesh-Sport.com: بهترین بازی تان، کدام بازی بود؟
آن سالی که تیم پگاه بالا آمد، یادم هست که سکه می دادند. مدیر عامل آن موقع پگاه آقای افشاریان بود و من در آن سال در هشت بازی هشت سکه گرفتم اما بهترین بازی، دومین بازی ام با شهاب زنجان بود که سرمربی آن تیم آقای فیروز کریمی و مهاجم آقای گروسی و آدریانو آلوز بودند. در آن بازی یک تک به تک از گروسی و دو تک به تک از آلوز گرفتم.

 

Varesh-Sport.com: به افشاریان اشاره کردید. شما هم معتقدید در دوره ایشان بهترین آکادمی پایه شکل گرفت؟
افشاریان آدم خیلی علاقه مندی بود و خیلی هم سعی کرد فوتبال از تیم های پایه شکل بگیرد و زحمت کشید.

 

Varesh-Sport.com: آیا قبل از این که مربی دروازه بان های سپیدرود بشوید به کلاس های مربی گری رفته بودید؟
خیر، به کلاس مربی گری نرفته بودم و فقط کلاس Cخودم را رفتم. در خلال سال های کار در سپیدرود بود که به کلاس رفتم. همچنین مدرک  مربیگری تخصصی گلرها سطح یک آسیا را هم دارم.

 

Varesh-Sport.com: یک سوال حاشیه ای… قضیه بالا رفتنت از فنس چه بود؟!
من زمانی که با سپیدرود شروع کردم، آقای ناظمی بودند. در بین تماشاگران سپیدرود خیلی محبوب بودم و خاطرات خیلی خوبی از این تیم دارم.وقتی در بازی آخر باختیم، یک سری تماشاگر در حال فحاشی بودند که من به سمت فنس رفتم و گفتم فحش ندهید؛ منتهی دویدن من به سمت فنس و چون نمی شنیدند فکر کردند که من در حال فحاشی هستم. نیت من خیر بود ولی آن دویدن و رفتن منجر به برداشت بد و ذهنیت منفی شد.

 

Varesh-Sport.com: بعد از رفتن افشین ناظمی از تیم سپیدرود، شما تنها کسی بودید که از کادر فنی ماندید و بعد با نظر محمدی و پیوس کار کردید؛ چه شد که بعد از صعود با سپیدرود از این تیم جدا شدید؟ آیا با نظرمحمدی مشکل داشتید بود؟
نه، علی به من خیلی اعتقاد داشت. نظر محمدی را از نظر فنی من خیلی قبول دارم، مهم تر از همه، آن اشتیاقی است که دارد؛ خوب یک سری اشتباه در ابتدا داشت ولی الان بهتر شده است و توانست مدیریت کند. مهمترین خصوصیت علی این است که به سمت بروزرسانی می رود.

من مشکلم فقط عدم صداقت از سوی مدیریت باشگاه سپیدرود بود که دیگر نمی توانستیم با آن شرایط ادامه بدهم. در سپیدرود خیلی اذیت شدم اما بد قولی هایی که از جانب مدیریت باشگاه شد، متاسفانه منجر به خستگی و جدایی ام شد. ما بدون امکانات تمرین کردیم و حتی در زمانی که پول تزریق می شد، بین ما پخش نمی شد.

 

Varesh-Sport.com: تفاوت هواداران داماش و سپیدرود را در چه چیزی می بینید؟ 
من در هر دو تیم بوده ام. هر دو تیم طرفدارانی دارند که عاشق تیم هستند و با قلب خود تشویق می کنند. سپیدرود در یک برهه از زمان تماشاگرانش کم شده بودند و در نوع تشویق کردن شان فاصله از سطح اول فوتبال تاثیر گذاشته بود. الان هر چه به سمت جلو برویم، نوع تشویق کردن بهتر شده است ولی داماش چون دیری از لیگ برتری بودنش نگذشته است، در بحث تشویق کردن منظم تر عمل می کنند و از دقیقه یک با یک ریتم خاص به تشویق می پردازند. برای مثال تیفوسی ها لحظه ای بدون تشویق نیستند.

 

Varesh-Sport.com: بهترین شعار از جانب هواداران داماش که از آن لذت می برید؟
همیشه قبل از شروع بازی در رختکن شعار حمله حمله را زمزمه می کنیم.

 

Varesh-Sport.com: در دوسال اخیر با دو دروازه بان به عنوان سرمربی کار کردید، آیا نظر محمدی و طبابطبایی در بحث تمرین دروازه بان ها دخالت می کردند؟
نظر محمدی و طباطبایی اصلا دخالت نمی کنند و اعتماد کامل به من دارند ولی در بعضی از مواقع، مثلا وقتی بازی حریف را آنالیز  می کردند به من نکاتی را می گفتند، که من هم از آن استقبال می کردم. این اعتماد و عدم دخالت یکی از دلایل خوب کار کردن دروازه بان ها و حتی پیشرفت خود من است.

 

Varesh-Sport.com: شما هم به همراه افراد کادر فنی جزو شکات سپیدرود هستید؟
بله، اما اینکه آقای پیوس توپ را به زمین ما انداخت را اصلا قبول ندارم… من شکایت کردم که اگر روزی پول آمد، پول ما را بدهند و اصلا با این کار که جلوی صدور کارت بازیکن گرفته شود مخالفم.

 

Varesh-Sport.com: اگر لفظ برگشت به خانه را در خصوص آمدن به داماش به کار ببریم اشتباه است؟ در انتخاب دروازه بان ها نقش داشتید؟
زمانی که به خانه ام داماش برگشتم، مجتبی فرهادی قرار داد بسته بود و فقط نیاز به دروازه بان دوم به همراه یک دروازه بان جوان داشتیم. من هم سعی در جذب دروازه بان بومی داشتم که اشکان توانا را به خدمت گرفتیم.

 

Varesh-Sport.com: چرا تیم با رامیز نتیجه نگرفت و چقدر در آمدن برادرت تاثیر داشتی؟
داشته های رامیز در همان سطح بود که آمده بود و نیت کمک به تیم داشت و هر چه داشت گذاشت. در بحث هادی من فکر نمی کنم کسی نسبت به ذهنش تاثیر داشته باشد و فقط این را می دانم که دوست داشت تا به فوتبال این شهر کمک کند. هادی پیشکسوت این شهر بود و همانطور که می دانید، در مقاطعی هم امکان آمدنش بود.

 

Varesh-Sport.com: الگوی دروازه بانی شما در زمان بازیگری؟
خارجی اشمایکل و ایرانی هادی طباطبایی.

 

Varesh-Sport.com: آینده تیم را چگونه می بینید؟
تمام وجود خود را گذاشتیم و تمام سعی خود را در آن چه درست است، انجام می دهیم. امیدوار هستیم اتفاق خوب بی افتد و هم داماش و هم سپیدرود صعود کنند.

 

Varesh-Sport.com: در مورد کلمات زیر نظر خودتان در قالب یک کلمه بگویید:
-رشت: عشق
-سپیدرود: سکوی پرتاب
-داماش: خانه
-عابدینی: …
-غذای مورد علاقه: باقلا قاتق
-حاجی پور: محبوب
-الطافی: دوست داشتنی

 

Varesh-Sport.com: طبق روال همیشگی وارش اسپرت، سعی کرده ایم هر از چند گاهی با پیشکسوتان فوتبال رشت مصاحبه ای داشته باشیم و یا با انتشار تصاویر قدیمی از پیشکسوتان فوتبال رشت یادی کنیم، نظر شما در این مورد چیست؟
این یک کار خیلی خوب و عاطفی است که یک سری جوان به دنبال افرادی در گذشته هستند که نیاز نیست خود آن ها به دنبالشان بیایند. قطعا این کار را با قدرت ادامه بدهید.

Varesh-Sport.com: حرف پایانی حامد طباطبایی…
از شما تشکر می کنم بابت فرصتی که در اختیارم قرار دادید تا از گذشته و حال حرف بزنم. مرسی از شما که من را به خاطرات گذشته بردید و هم این که وقت مصاحبه برای من گذاشتید.همچنین از حاج آقای حاجی پور هم بابت زحماتی که برای تیم کشیده است تشکر بسیار ویژه ای دارم.

 

مصاحبه: مازیار اصغرزاده – سینا معتدل – عباد هدایتی

منبع: www.varesh-sport.com

وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان