وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان: حال و روز این روزهای داماش هم به مانند سریال"آوای باران" دردناک است، از آن جهت که سریال به شکلی نوشته شد که باران را از پدرش جدا کردند و شایعات حول و حوش داماش هم بیانگر سریالی است که فرزند و نماینده شهرباران در لیگ برتر را از زادگاه اش(گیلان) می خواهند جدا کنند! 

 
 
*مسئولین استانی، از خیر کمک مالی گذشتیم؛ از وقوع فاجعه جلوگیری کنید!

در یک ماه گذشته شواهد به این شکل بود که در بین مسئولان استانی همیتی برای بُرون رفت داماش از این بلاتکلیفی ایجاد شده است. همیتی که با تلاش های جبار کوچکی نژاد، غلامعلی جعفرزاده و حسن تامینی سه نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی کورسویی از امید را برای مردم دیار کوچک جنگلی به ارمغان آورده بود. مسئولین اجرایی استان همه دور هم جمع شدند تا از مشکلات باشگاه آگاه شوند، قول هایی دادند و حتی برای انجام قول های خود زمان هم تعیین کردند.

 

طبق گفته مسئولین و بعد از جلسه یک ماه پیش شان با مدیریت باشگاه، تصمیم گرفته شد که مبلغ یک میلیارد تومان به باشگاه داماش برای نجات مقطعی این تیم تا پایان فصل ، قرض داده شود که حتی مقرر گردید در ازای این مبلغ ، امیر عابدینی چک شخصی خود را هم به عنوان ضمانت بگذارد. اما هر چه که گذشت از یک میلیارد که خبری نشد هیچ ، از شور و شوق مسئولین هم کاسته شد!

تا جایی که این اواخر حتی در جلسات تعیین شده خود نیز شرکت نداشته اند! در اینباره باید گفت مسئولان گرامی؛

چرا به تنها دل خوشی مردم این شهر پشت کرده اید؟! در صورت ادامه این روند ممکن است چشمه ی خروشان داماش هم به مانند سپیدرود کم آب یا حتی خشک شود ، از این چشمه برای نشاط جامعه استفاده بهینه کنید! این قدر دست دست نکنید ، محبوب ترین تیم گیلان لبه ی تیغ است!

 

 

از سوی دیگر وجه اشتراک تمام مسئولان استان در شروع به کار تازه ی این افراد است…

از شهردار رشت آغاز می کنیم ؛ شهرداری غیربومی که تازه به شهرباران های نقره ای ورود کرده اند و شاید هم نمی توان زیاد گله کرد زیرا هنوز چشمان بارانی و دل های غمگین مردم این شهر بعد از شکست های داماش را ندیده اند که به مانند یک باران سیل آسا ، کوچه بازارهای این شهر را در غم و اندوه فرو می بَرَد.

اما اعضای شورای شهر هم این گونه اند؟ آنها که از متن جامعه هستند و اگر پای حرفشان بنشینیم از هر طرفداری ، تیفوسی ترند ، پس چرا در عمل خبری نیست؟ شاید هم باید به این حساب زد که در حال ارزیابی مشکلات شهر هستند و هنوز به هنجارهای اجتماعی یک شهر آگاهی پیدا نکرده اند!

عملکرد متولی محترم ورزش استان هم جای بسی تامل دارد، مدیر کلی که روزهای اول حضورش شاید برای محکم کردن جای پایش و به دست آوردن دل جوانان استان جلسات متعددی را برگزار کرد… اما سوال اینجاست، یکباره فروکش کردن آن تب تند و عدم شرکت در جلسات اخیر آیا به برکناری هم شهری اش از سرمربی گری داماش ربط دارد؟!

اما برسیم به نماینده ارشد دولت اعتدال در استانِ سرسبز و البته محرومِ گیلان…

با انتخاب دکتر نجفی به عنوان استاندار گیلان و با توجه به بومی بودن و عقبه ی اقتصادی ایشان امیدوار به نگاه ویژه ی ایشان به نماینده ورزشی مرکز استان شدیم ، اما هر روز که گذشت ناامیدتر روزها را گذراندیم و شاید ما در تحلیل هایمان اشتباه کردیم. چرا که تصور نمودیم استانداری محترم با عقبه ی صنعتی صرف می تواند گره گشای مشکلات پیش روی هنجارها و هویت ورزشی شهرباران باشد.

 

به هر حال مسئولین گرامی استان سرتان را زیاد در نمی آوریم و وقت تان را نمی گیریم و این چند خط ختم کلام است ، آیا می دانستید اگر داماش در این استان حمایت نشود ، استان های دیگری که در حسرت داشتن امتیاز لیگ برتری هستند برای گل سرسبد قلب ما دندان تیز کرده اند؟

هم اکنون هم طبق اخباری که به وارش اسپرت رسیده است و حتی مصاحبه ای هم که یکی از این خریداران در سایت رسمی شرکت خود انجام داده اند بیانگر همین خبر ناگوار است…

(به گزارش سایت رسمی شرکت های گرند مشهد ، مذاکرات اولیه در این خصوص با چند باشگاه معتبر انجام شده و انشاا.. به زودی پایتخت معنوی ایران(مشهد) دارای نماینده ای از استان در لیگ برتر کشور خواهد بود.)

این ها را گفتیم و این هشدار را اعلام کردیم که بعد از وقوع اتفاق ناگوار نگویید ما اطلاع نداشتیم!

البته شاید با انتقال یا انحلال این باشگاه، راحت تر می شود به تیمی که سابقه ی حمایت دولتی چهل ساله دارد کمک کرد؛ نمی دانیم…

 

 

*مدیریت باشگاه_ تیم شهرباران باید "داماش گیلان" باقی بماند بماند بماند ، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر!

در بخش آخر و خطاب به مدیریت باشگاه باید بگوییم که اگر شما تازه از استان ناامید شدید ، ما مدت ها بود که نا امید شده بودیم.

با توجه به انتقاداتی که از مدیریت باشگاه داماش گیلان داریم ولی باید هوشیار باشد که اگر اشتباهی در عقد قرارداد صورت بگیرد دیگر به مانند انتقادات ما از مصاحبه ها یا دوری از تیم و … نخواهد بود بلکه نتیجه اش نابودی فوتبال یک دیار تمام می شود و آن گاه لفظ اشتباه جای خود را به گناه نابخشودنی خواهد داد!

همه هواداران آگاه هستند که سیستم مقاومتی باشگاه داماش به دلیل مشکلات مالی شکننده شده است ، اما قرار نیست آرمان های این باشگاه بر باد رود. آرمان هایی که حاصل خون و دل خوردن های سی و چند ساله ی طرفداران و پیشکسوتان این باشگاه است…

 

خروج تیم از گیلان یا هرگونه خدشه به اسم ، پیراهن و آرمان های این باشگاه محبوب و مردمی ، برای هوادارانی که پدران و اجدادشان در مقابل هیچ فشاری قد خم نکرده اند قابل پذیرش نیست؛ تاریخ این خطه گواه این رشادت هاست و سربلندی این نسل هم میراث آن خون های ریخته می باشد…

استقامت در مقابل مشکلات برای گیله مردان دیار میرزا قابل تحمل است اما نادیده گرفتن خط قرمزها بخشودنی نیست ، زیرا سردار کبیر جنگل تسلیم نشد تا به نسل های آینده خود بیاموزد که ایستاده مردن بهتر از این است که آرمان های شان را جلوی چشمان شان زیر پا بگذارند!

آقای عابدینی این چند خط نه درخواست است و نه انتظار… این جملاتی که بیان شد بر شما تکلیف است، تکلیفی که شانه خالی کردن از آن ، حاصلش می شود ضربه ی شدید روحی به نسل جوان دیار گیلُ دیلم و همچنین خط قرمزی بر زحمات چندین ساله خودتان کشیده خواهد شد که نتیجه اش می شود عملکردی غیرقابل دفاع در کارنامه ی مدیریتی شما… چون اکنون فوتبال یک شهر در انتظار عملکرد شما است…

پس همان گونه که تا کنون در قبال درخواست افرادی برای خروج تیم از استان ایستاده اید با همان قدرت ادامه دهید و نگذارید خدشه ای به عشق مان وارد شود ، چون یاران میرزا ایستاده می میرند اما حاضر نیستند به آرمان های شان خدشه ای وارد شود!